Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for the ‘نجوم و ستاره شناسی’ Category

به گفته ستاره شناسان، «اورانوس» (یا همان سياره هفتم منظومه شمسی) حلقه ای آبی رنگ دارد. اين دومين سياره منظومه شمسی است که معلوم می شود حلقه ای به اين رنگ دارد. اين حلقه نيز، مانند حلقه آبی کيوان، باحتمال وجود خود را مديون قمر کوچکی است که در آنجا جا خوش کرده است.

دانشمندان گمان می کنند که نيروهای ظريف تأثیر گذارنده در غبار موجود در حلقه باعث می شود که ذرات کوچکتر به مسير خود ادامه دهند؛ در حالی که ذرات بزرگتر جذب قمر می شوند. پژوهشگران امریکایی، در گزارشی که در نشريه «ساينس» منتشر شده است، گفته اند که ذرات کوچکتر رنگ آبی را منعکس می کنند و باعث می شوند که حلقه به اين رنگ جلوه کند.

حلقه های سیاره های دیگر – در اطراف مشتری و کيوان و اورانوس و نپتون – متشکل از ذرات هم بزرگ و هم کوچک اند و ظاهری قرمز رنگ به آنها می بخشد.

آبی روشن:

ستاره شناسان از مدتها پیش می دانستند که سياره عظيم گازی اورانوس در احاطه حلقه های متشکل از موادی تيره – گاه به قطر ده متر – است؛ اما بتازگی تلسکوپ فضايی «هابل» موفق به کشف دو حلقه ديگر – حلقه های دوازدهم و سيزدهم – شد. ستاره شناسان نظام حلقه ها را در طول موج های فروسرخ با کمک تلسکوپ «کِک» (Keck) در هاوايی رصد کردند؛ اما بيرونی ترين حلقه و قمر يخی آن «ماب» (Mab)، برعکس حلقه قرمز رنگ داخلی، در طيف نوری فروسرخ دیده نمی شد.

گروهی از پژوهشگران کشف کردند که اين حلقه به رنگ آبی روشن است که – با توجه به دانسته های بشر از منظومه شمسی – عجيب به نظر می رسد. پروفسور «دی پاتر»، سرپرست این گروه، می گوید: رنگ آبی نشانه آن است که اين حلقه بیشتر از موادی با ابعاد زيرميکرونی (کمتر از يک ميليونيوم متر) تشکيل شده که بسيار کوچکتر از مواد موجود در اکثر حلقه های ديگری است که قرمز به نظر می رسند.

اين ذرات ريز (يک هزارم ضخامت موی انسان) عمدتا نور آبی را منتشر می کنند و بازتاب می دهند. این ذرات تقريبا مثل ملکولهای بسيار ريزی در اتمسفر زمين عمل می کنند که باعث می شود آسمان زمين آبی به نظر برسد. حلقه های رايجتر به قرمز می زنند؛ چون حاوی ذرات بسيار بزرگتری اند و همچنين ممکن است حاوی مواد سرخ رنگ مثلا آهن باشند.

به نظر می رسد که حلقه های بيرونی و آبی رنگ کيوان و اورانوس شباهت چشمگيری به يکديگر داشته باشند، حداقل به اين دليل که هر دو قمرهای کوچکی دارند.

رقص ماه:

پروفسور دی پاتر می گويد که اين قمر در داخل حلقه دور سياره می گردد و مدام هدف اصابت ذرات بسيار ريز (ميکرو شهاب ها) قرار می گيرد. از آنجا که اين قمر هيچ نوع اتمسفری ندارد، اين ذرات با سرعت بالا به سطح آن برخورد می کنند و باعث برخاستن مواد و ذرات از روی سطح می شوند؛ چون قمر خيلی کوچک است، ذرات متراکم از میدان قوه جاذبه آن فرار می کنند و در مداری حول سياره مرکزی به گردش در می آيند. ذرات کوچکتر به گردش در مداری حول سياره ادامه می دهند؛ اما ذرات بزرگتر بار ديگر به ماه برخورد می کنند.

دانشمندان می خواهند سال آينده، زمانی که حلقه های محو اورانوس آشکارتر می شود، رصدهای تازه ای انجام دهند.

Read Full Post »

پیش ستاره ها؛ ابر نو اخترها

          تولد و مرگ ستاره ها

ستارگان در «اَبر»های غبار و گاز متولد می شوند. این فرایند زمانی آغاز می شود که چگالی منطقه ای از ابر افزایش یابد. این تغییر چگالی ممکن است بر اثر عبور موج «اَبَرنواَختر» از میان این ابر اتفاق بیفتد. این ابرها، بر اثر جاذبه مناطق، متراکمتر و داغتر می شوند و سرانجام – در حال انجام شدن واکنشهای هسته ای – یک یا چند «پیش ستاره» را تشکیل می دهند. دمای غبار و گاز ابتدایی چند درجه از صفر مطلق (۲۷۳- درجه سانتیگراد) بیشتر است که بعد از فشرده شدن در مرکز ستاره حداقل ده میلیون درجه سانتیگراد می شود. قبل از اینکه پیش ستاره ها به «ستاره های بالغ» و درخشان مبدل شوند، نور و حرارت کمی دارند. بخش عمده این پرتوها توسط «غبار سحابی» پیرامون پیش ستاره جذب می شود. این غبار پرتوها را بیشتر در منطقه فرو سرخ (مادون قرمز) طیف دفع می کند.
    شاید ستاره شناسان نتوانند درخشش پیش ستاره ها را مستقیما ببینند، اما می توان وجود آنها را در سحابی با تلسکوپهای فرو سرخ درک کرد. هرگاه واکنشهای هسته ای پیش ستاره در هسته اش آغاز شود و این واکنشها باعث شود که برای میلیونها و یا میلیاردها سال بدرخشد، به «ستاره» تبدیل می شود. در این واکنشها، هیدروژن گداخته می شود تا هلیوم (که عنصری سنگینتر است) تولید شود. با تمام شدن هیدروژن و واکنشهای مختلف، ستاره به «دوره پیری» می رسد. در هر مرحله از این دوره عناصر سنگینتری تشکیل می شود. این فرایند که «سنتز هسته ای» نام گرفته است پرتوهای انرژی الکترو مغناطیسی را برای جلوگیری از فروپاشی لایه های بیرونی ستاره از هسته ستاره به بیرون فرا می افکند و به این ترتیب آن ستاره را زنده نگه می دارد. با تداوم این فرایند، خواص ستاره تغییر می کند.

    هرگاه واکنشهای هسته ای در هسته ستاره متوقف شود، ستاره به «مرحله مرگ» نزدیک می شود و ساختارش ناپایدار می شود .ستاره ای با جرم نسبتا کم، ظرف میلیارد ها سال، آهسته آهسته سوخت هسته ایش را می سوزاند و سپس به ستاره کم نور و سرخ رنگی به نام «غول سرخ» تبدیل می شود. سرانجام، غول سرخ هم متلاشی می شود تا سحابی سیاره ای (پوسته منبسط شونده گازی) بسیار درخشانی به نام «کوتوله سفید» پیرامون ستاره تشکیل دهد؛ ستاره ای با جرم زیاد که سوختش را بسیار سریعتر و فقط ظرف چند میلیون سال می سوزاند. این ستاره با افزایش بسیار زیاد اندازه اش به «اَبَر غول» تبدیل می شود و سپس در انفجاری بزرگ به نام «ابر نو اختر» فوران می کند.
    هسته  باقیمانده – بر حسب اندازه ستاره نخستین – به «ستاره نوترونی» یا به «حفره سیاه» یا «سیاهچاله» تبدیل می شود.

    به عبارت دیگر،  زندگی هر ستاره ابر غول که 10 برابر سنگینتر از خورشید باشد، در انفجاری عظیم به نام «اَبَر نو اَختر» پایان می‌یابد. این انفجار آنچنان پر انرژی است که شاید از کهکشان کاملی با میلیاردها ستاره درخشنده تر شود. این ابر نو اختر شاید تا مدتی، از دید ناظر زمینی، به صورت ستاره ای تازه و خیلی درخشان به نظر برسد. اگر هسته‌ای با 4/1 تا 3 جرم خورشیدی از این انفجار به جای بماند، هسته کوچک می‌شود و «ستاره نوترونی» تشکیل می‌دهد. اگر جرم هسته از 3 جرم خورشیدی بیشتر باشد، گرانش آن را وا می‌دارد که بیشتر منقبض شود تا «سیاهچاله» تشکیل بدهد. انرژیی که از انفجار هر ابرنو اختر آزاد می‌شود می‌تواند دهها هزار سیاره نظیر زمین را ویران کند. همگی ابر نو اخترها ویرانگر نیستند، ولی این انفجارها عناصر به وجود آمده در درون ستارگان را در فضای میان ستاره‌ای منتشر می‌کنند تا در آنجا به ستارگان و سیارات تازه تبدیل شوند.

     اتمهای کربن بخشی از ملکولهای تشکیل دهنده اکثر غذاها و نیز بدن انسان است و برای نخستین بار در داخل ستارگان ایجاد شده است. هسته ستاره ابرغول در حال مرگ در کمتر از یک ثانیه فرو می‌پاشد. این فروپاشی ناگهانی سبب می‌شود که موجی ضربه‌ای ایجاد شود که لایه‌های بیرونی ستاره را به بیرون می‌اندازد.

Read Full Post »

در کیهانشناسی، «انرژی تاریک» یا «ماده تاریک» به موادی در جهان هستی گفته می‌شود که از خود نور (به عبارتی، موج الکترومغناطیسی) نمی‌تابانند و به همین سبب دیدنی نیستند. ساختار و نحوه تشکیل این مواد نامشخص است، ولی موجودیت آنها را ممکن است بتوان، با بررسی تأثیرات گرانشی مواد دیدنی مانند ستارگان و کهکشانها، توجیه کرد.

      تا سه سال آینده، در طرحی به نام «انرژی تاریک»، برای بررسی تاریخ جهان و درک بهتر «انرژی تاریک»، حدود ٣٠٠ میلیون کهکشان مورد مطالعه قرار خواهد گرفت که تقریبا دو سوم کل عالم را تشکیل می دهد.

 بنا بر فیزیک نظری، «انرژی تاریک» حدود ٧۵% عالم را پر کرده و هدف این بررسی مطالعه این نیروی اسرار آمیز است که باعث ایجاد شتاب مثبت در عالم شده است. این طرح در چندین دانشگاه و آزمایشگاه شتاب دهنده ذرات و با بودجه ای بالغ بر ٢٠٠ میلیون دلار، از ٩ سال پیش، به اجرا در آمده و برای اجرای آن دوربینی قوی روی تلسکوپ ۴ متری «بلانکو» ـ در شیلی ـ نصب شده که بزرگترین دوربین «اپتیکال» دنیاست.

    اولین مرحله کار شمارش خوشه های کهکشانی است، خوشه هایی که از تجمع چند صد تا چند هزار کهکشان یا کهکشانهای تک در فضا به وجود آمده اند. این کار با استفاده از تلسکوپ رادیویی «اس پی تی»، در قطب جنوب، انجام می شود.

    مرحله دوم اندازه گیری مقیاس کیهانی با استفاده از عدسیهای گرانشی است. اگر مقدار دقیق جرم و فاصله این خوشه ها به طور دقیق مشخص شود، درصد دقیق «انرژی تاریک» در کیهان نیز مشخص خواهد شد. هفتاد سال است که فیزیکدانان بر این باورند که انبساط عالم به کندی می گراید. به باور آنان، به سبب جاذبه ناشی از جرم کهکشانها، سرعت دور شدن آنان از یکدیگر کم می شود. با این همه، بر خلاف آنچه تصور می شد، انبساط جهان هر دم سرعت بیشتری می گیرد. یکی از نتایج شگفت انگیز این واقعیت آن است که نظریه پردازان ناچار شدند فرض کنند که نوعی «انرژی سیاه» اسرارآمیز با قدرت دافعه فعال در سراسر عالم وجود دارد.

    این فرضیه حاصل مطالعه «سوپر نوا» یا «ابر نو اختر»هاست که هر چه از ما دور تر شده اند نورشان کدرتر شده است؛ یعنی سرعت بیشتری گرفته اند. شواهد و قوانینی نیز به نفع نظریه سرعت گرفتن انبساط عالم به دست آمده است.

Read Full Post »

سياهچاله ای چرخان، در صورت فلكى عقرب، فرورفتگى پايداری در ساختار فضا – زمان ايجاد كرده است.

اين فرورفتگى پديده ای است كه در فرضيه نسبيت عام اينشتين پيش بينى شده بود و حركت ماده را (كه به درون سياهچاله سقوط مى كند) تحت تأثير قرار مى دهد. فرورفتگى فضا-  زمان را نمی توان دید، اما دانشمندان وجود آن را با رديابى پرتو «ايكس» گسيل شده از اين سياهچاله نتيجه گيرى كردند.

پرتوهاى ايكس چشمك زن سياهچاله زمانى به وجود مى آيد كه ستاره هاى بسيار حجيم سوخت خود را به اتمام مى رسانند. هسته آنها با فشرده شدن به نقطه ای با چگالش بینهايت تبديل مى شود و لايه هاى بيرونى آنها، در نتيجه انفجار قدرتمند ابرنو اخترى، به فضا پرتاب مى شود.

در محدوده ای فرضى، موسوم به «افق رويداد»، گرانش سياهچاله آن قدر قدرتمند است كه هيچ چيز – حتى نور – نمى تواند از آن فرار كند. امواج پرتو ايكسى كه گروهى از دانشمندان آن را رديابى کردند از ناحيه بيرون از افق رويداد این سياهچاله منتشر مى شود كه حدود ۱۰ هزار سال نورى از زمين فاصله دارد. اين سياهچاله هفت برابر بزرگتر از خورشيد است و گاز ستاره ای مجاور را به درون خود مى مكد. سياهچاله یادشده در دوره هاى كوتاهى پرتوهاى ايكس شديدى از خود منتشر مى سازد و در پی آن دوره هاى طولانیترى از آرامش را تجربه مى كند.

به سبب اينكه سياهچاله بسيار پرجرم است و با سرعت مى چرخد، فضا- زمان اطراف خود را خميده مى كند.

هرچقدر که سياهچاله سنگينتر باشد فضا – زمان بيشتر خم مى شود. اگر اين جسم در حال چرخش نيز باشد، باعث خمش و بلكه باعث پيچش فضا – زمان مى شود.

فضا- زمان خميده شده باعث مى شود گازى كه به درون سياهچاله سقوط مى كند به شيوه هاى خاصى حركت كند.

دانشمندان اعتقاد دارند كه تمامى سياهچاله هاى چرخان دو موج ثابت منتشر مى كنند و اين امواج ارتباط نزديكى با جرم و چرخش سياهچاله دارند.

 ميزان چرخش سياهچاله بخش مفقود شده اطلاعات بود. يافته هاى جديد در مورد این موج به حل اين مشكل كمك خواهد كرد.

دانشمندان معتقدند که «اگر فضا – زمان منحنى نبود، ما احتمالاً فقط يك قله (peak) را مشاهده مى كرديم».

Read Full Post »

این نظریه درباره نیروی ضد جاذبه نیست، بلکه درباره میدانهایی بکلی جدید با خواص تازه است و «هاوسر» مدعی شده است که آزمایش این نظریه را تأیید می کند.
به گفته «دروشر» و «هاوسر»، برای آنکه بتوان تأثیر میدان جاذبه زمین روی سفینه ای‪ 150 تنی را بکلی از بین برد، باید شدت میدان مغناطیسی در حدود ۲۵ تسلا باشد.

چنین میدانی ‪ 500 هزار مرتبه قدرتمندتر از میدان مغناطیسی کره ‌زمین است. در حال حاضر، با استفاده از پالسهای مغناطیسی بسیار کوتاه، دانشمندان می‌توانند میدانی با شدت ‪ 80 تسلا تولید کنند.
دروشر و هاوسر پا را از این حد نیز فراتر گذارده‌اند و مدعی اند که اگر سرعت گردش حلقه گردان بیشتر و میدان مغناطیسی شدیدتری تولید شود، ذرات فوتو گرانشی با میدان جاذبه متعارف نیرویی پیش برنده از جنس ضد جاذبه تولید می‌کند.
دروشر معتقد است که سفینه‌ای مجهز به حلقه گردان و سیم پیچ می‌تواند در فضای فوق فضا به حرکت در آید.

 در این فضای فوق فضا، احتمالا مقادیر ثابت طبیعت متفاوت اند و حتی سرعت سیر اجسام نیز ممکن است به چندین برابر سرعت سیر نور برسد. در این صورت، می‌توان در کمتر از 3 ساعت تا مریخ سفر کرد و در فاصله ‪ 80 روز به ستارگانی رسید که 11 سال نوری از زمین فاصله دارند.

حال سؤال این است که آیا این سخنان مبنای انقلابی تازه در علم را پی می‌ریزد.
برخی از فیزیکدانان معتقدند که سازگار کردن دیدگاههای «هایم» با فیزیک امروز کار دشواری است. نظر اجماعی فیزیکدانان آن است که نظریه دروشر و هاوسر در بهترین حالت هنوز ناکامل است و – در عین حال – در دشوار بودن آن تردیدی نیست.

چیزی که نظرها را به خود جلب کرده این است که در جهان 4 بعدی نمی‌توان، با تغییر میدان الکترومغناطیس، شدت میدان جاذبه را تغییر داد؛ اما در کیهان شش بعدی هایم، این محدودیت برطرف می‌شود

Read Full Post »

ساختارهاي پيچيده در تركيب اتمسفري «تيتان»

فضاپيماي «كاسيني» از وجود ساختارهاي پيچيده در تركيب اتمسفري «تيتان» پرده برداشت.

تصوير جديد دريافتي از قمر «تيتان» سياره «مشتري» گوياي وجود ساختارهاي پيچيده در تركيب اتمسفري اين قمر است.

اين تصوير با تصوير گرفته شده «وويجر 1» در سال 1359 شباهت بسيار زيادي دارد.

تصوير جديد وضوح خوبي هم دارد و تركيب پيچيده اتمسفري شمال قمر «تيتان» را بخوبي نشان مي‌دهد.

اين تصوير از تركيب چندين تصوير گرفته شده به وسيله فيلترهاي طيفي آبي و سبز و قرمز به دست آمده است.

فضاپيماي كاسيني اين تصاوير را در اوایل دی ماه گذشته و از فاصله حدود 193 هزار كيلومتري از سطح قمر تيتان گرفته است.

فضاپيماي «كاسيني» اخيرا تصويري نيز از لكه داغی واقع بر روی قمر «تيتان» ثبت كرده است. اين لكه دانشمندان را سخت متحير كرده است و تاكنون نتوانسته‌اند اين لكه را توجیه كنند.

پهناي مساحت اين لكه حدود 500 کیلومتر است كه با نور مرئي و نور فرو سرخ مشاهده می شود. به زعم دانشمندان، احتمالا اين لكه داغ ناشي از سقوط و ضربه شديد يك سيارك و فرايندهاي جوي تيتان باشد؛ يا اینکه در آن قسمت از سطح تيتان دهانه فعال آتشفشان وجود دارد كه ابرهايي را در آن ناحيه ايجاد كرده است.

Read Full Post »

آخرین اطلاعات دریافتی از «هایا بوسا» (کاوشگر ژاپنی که سال گذشته بر یکی از صخره های فضایی بسیار دور فرود آمد) بسیاری از نگرانیهای گذشته را از بین برد. بنا بر گزارشهای ارسالی از این کاوشگر، اخترواره های کوچکی که در مسیر زمین قرار گرفته اند خطر چندانی برای زمین و ساکنان آن ایجاد نمی کند؛ زیرا ممکن است که بسیار پیش از رسیدن به جو زمین متلاشی شوند.

این کاوشگر، پیش از به پایان رساندن مأموریتش، بر اثر نشت سوخت و همچنین اختلال در دستگاه مخابراتی سقوط کرد؛ اما پیش از آن اطلاعات مفیدی از اخترواره ها به زمین فرستاد که دانشمندان سراسر جهان آن را تأیید و ستایش کردند. بنا بر یافته های «هایابوسا»، اخترواره های کوچکی که در مسیر مدار زمین قرار می گیرند در اصل توده های نامتراکمی (با قطر کمتر از 690 متر و از جنس سنگریزه و شن و ماسه) اند که در حال از هم پاشیدن و جدا شدن از یکدیگرند. این توده های نامتراکم – به احتمال بسیار زیاد – پیش از رسیدن به زمین متلاشی خواهند شد و هرگز به زمین نخواهند رسید.

 

اطلاعات بیشتر در این باره را از این سایتها به دست آورید:

http:edition.cnn.com2006TECHspace0602japan.asteroid.apindex.html

http:www.universalmetropolis.com citythreads.php?threadid=15078 – 10k –

Read Full Post »

 

منجمان برای نخستین بار موفق شده اند که پاره ای از مشخصه های فیزیكی ماده تاریك را در قالب اعداد و ارقام ملموس بیان كنند.

ماده تاریكی كه كیهان را پر كرده است و با فناوریهای فعلی دیده نمی شود یكی از معماهای بزرگ علم نوین به حساب می آید. البته پژوهشگران به یك چیز اطمینان دارند: اینكه ماده تاریك قطعا وجود دارد.

اكنون، گروهی از مؤسسه نجوم دانشگاه «كمبریج» توانسته است دستكم حد و مرز تراكم آن در فضا را مشخص كند و دمای آن را اندازه بگیرد.
این نخستین سرنخی است كه از ماهیت این ماده به دست آمده و عملا جنبه های فیزیكی آن را آشکار کرده است.

دانشمندان درباره ماده «باریونی» یا ماده «عادی» كه ستارگان و سیارات و موجودات زنده از آن تشكیل شده است اطلاعات زیادی دارند، اما آنها برای درك ماده اصلی سازنده كیهان در تکاپو بوده اند.
اخترشناسان نمی توانند ماده تاریك را مستقیما ردیابی كنند؛ زیرا هیچ گونه نور یا تابشی ساطع نمی كند. با این حال، حضور آن را می توان از چرخش محوری كهكشانها استنتاج كرد.

ستارگان كهكشانها با چنان سرعتی در حركت اند كه اگر به سبب قوه جاذبه نوعی ماده نامرئی نبود، بر اثر قوه گریز از مركز فرار می كردند و كهكشانها متلاشی می شدند و یا اصلا از ابتدا شكل نمی گرفتند.

مطالعات نشان می دهد كه این ماده تاریك تقریبا ۸۰ تا ۸۵ درصد از ماده موجود در جهان را تشكیل می دهد. پژوهشگران، با مطالعه دقیق روی ۱۲ كهكشان کوچک كه در كرانه های كهكشان راه شیری قرار دارند، اطلاعات تازه ای درباره ماده تاریك فراهم آورده اند.
آنها با استفاده از بزرگترین تلسكوپهای موجود در جهان، از جمله رصدخانه عظیم «وی ال تی» در شیلی، نقشه های سه بعدی كهكشانها را تهیه كرده و از حركات ستارگان آنها برای ردیابی تأثیر ماده تاریك موجود در میان آنها و اندازه گیری دقیق وزن آن استفاده كرده اند.

آنها، با ۷۰۰۰ محاسبه جداگانه، به این نتیجه رسیده اند كه میزان ماده تاریك موجود در كهكشانها تقریبا ۴۰۰ برابر ماده عادی آنهاست.

محتملترین حدس برای ماده تاریك همان «ذرات سنگین با تعامل ضعیف» یا Wimp است. دانشمندان می گویند که این ذرات كهن از «انفجار بزرگ» به جا مانده است.
برخی از تعمیمهای نظریه «مدل استاندارد ذرات بنیادی» وجود این ذرات را پیش بینی می كند، اما وجود آنها برای توضیح ساختمان و هندسه جهان مشاهده شدنی به سبب حجم زیاد آنها كمی شگفت آور است.

مطالعه كهكشانهای كوچک به دانشمندان اجازه داد تا جرم كهكشان راه شیری را – نسبت به گذشته – با دقت بیشتری اندازه گیری کنند.

 

Read Full Post »

«ماه» را می بینیم؛ چون «خورشید» به آن می تابد. اگر «خورشید» به آن روی «ماه» (که به سوی ماست) کامل بتابد، ما آن را در حالت «قرص کامل» یا «بدر کامل» می بینیم. اگر «خورشید» فقط قسمتی از آن روی «ماه» را که به سوی ماست روشن کند، ما تنها می توانیم – بر حسب میزان تابش نور – هلال باریکی از «ماه» را ببینیم. این پدیده های نوری را «فاز»ها یا «صورت»های مختلف ماه نامیده اند.
وقتی که «ماه» در جهت تابش «خورشید» قرار می گیرد، دیده نمی شود؛ چون در نور شدید آن محو می شود. علاوه بر این، آن روی «ماه» که به سوی ماست نوری از «خورشید» نمی گیرد. این وضعیت را «ماه نو» نامیده اند.
اکنون، ماه به حرکتش روی مدار ادامه می دهد و پس از چند روز، به گونه ای محسوس، سمت چپ یا راست «خورشید» قرار می گیرد.
در این وضعیت، قسمت کوچکی از نیمه رو به زمین ماه جلوی تابش نور «خورشید» است. در این دوره، ماه را در اوایل شب به شکل داس باریکی می بینیم که البته روز بروز بر قطر هلال آن افزوده می شود؛ چون در این وضع، بعد از خورشید غروب می کند.
تقریبا یک هفته پس از ماه نو (از دید ساکنان زمین)، نور «خورشید» دقیقا از پهلو به «ماه» می تابد. در این حالت، نیمی از آن را تاریک و نیم دیگر را روشن می بینیم. این وضعیت «نیم ماه افزاینده» یا «ربع اول» یا «تربیع اول» نام گرفته است.
یک هفته بعد، ساکنان زمین دوباره «ماه» را دقیقا مقابل خورشید می یابند. در این حالت، قرص کامل ماه کاملا نورانی است و در حالت «بدر کامل» و یا – در اصطلاح عام – «ماه شب چهارده» قرار دارد.
از این به بعد، قطر نورانی «ماه» رو به کاهش می گذارد تا اینکه، حدود 7 روز پس از «بدر کامل»، «نیم ماه دوم» یا «ربع آخر» یا «تربیع آخر» رخ می دهد. در این حالت، ناظر زمینی ماه را در سمت راست یا غرب «خورشید» می یابد. به عبارت دیگر، قبل از طلوع خورشید در آسمان صبحگاهی پدیدار می شود تا سرانجام دوباره به وضعیت «ماه نو» برسد.

برای آگاهی بیشتر، به این نشانیها سری بزنید:
http://daneshnameh.roshd.irmavaramavara
http://www.ngdir.comSiteLinksKidshtmlstar-mafahim-moon-phases.htm

Read Full Post »

 

تلسکوپ فضایی «هابل» وجود حلقه هایی از مواد را در اطراف 2 ستاره نشان داده است که شبیه کمربند «کوییپر» گرداگرد منظومه شمسی اند.
کمربند کوییپر از مواد یخی تشکیل شده است و منشأ اصلی دنباله دارها با دوره تناوب کوتاه در منظومه شمسی به شمار می رود. این نوع حلقه ها به دو دسته عریض و باریک تقسیم می شوند.

وجود این حلقه ها با تشکیل سیارات در یک منظومه ستاره ای ارتباط مستقیمی دارد. وجود لبه های تیز بیرونی در کمربندی باریک (مانند کمربند کوییپر) نشان دهنده وجود همدمی ستاره مانند برای ستاره اصلی است که به طور مداوم لبه بیرونی کمربند را تمیز می کند؛ درست مانند تأثیر اقمار در لبه های حلقه های زحل و اورانوس.

با کشف این حلقه ها (که هر کدام حدود 60 سال نوری از ما فاصله دارند)، تعداد ستاره های شناخته شده ای که چنین کمربندهایی به دور آنها رصد شده است به 9 عدد می رسد.

این 2 مورد جدید از این نظر با بقیه متفاوت است که سن آنها (300 میلیون سال) به اندازه ای است که شکل و ترکیب آنها به مرحله پایداری رسیده است.
منظومه شمسی ما (که دارای مدارهای سیاره ای و حلقه هایی پایدار از مواد و غبار است) 46 میلیارد سال دارد.

7 مورد دیگر، غیر از خورشید، بین دهها میلیون تا 200 میلیون سال دارند که – در مقایسه با سن خورشید ما – جوان محسوب می شوند. همچنین، جرم این 2 مورد به جرم خورشید بسیار نزدیک است.
اینها مسن ترین حلقه های مشاهده شده اند و به این سبب اهمیت دارند که شکل کمربند کوییپر را از بیرون منظومه شمسی به ما نشان می دهند. انتظار می رود که در اطراف این ستاره ها مناطق مناسب سکونت یافت شود که احتمال وجود حیات در آنها می رود.

بیشتر کمربندها، به علت پرنور بودن ستاره مرکزی، مشاهده نمی شوند؛ اما دقت و حساسیت بالای دوربین پیشرفته تلسکوپ فضایی هابل ما را قادر به دیدن این حلقه ها کرده است. در 2 سال گذشته، 2 مورد دیگر از این نوع کمربندها کشف شده و جزئیات ستاره های حلقه دار دیگر نیز مطالعه شده است. همچنین، علاوه بر تابش خود ستاره، تابشهای اضافی فروسرخ 100 ستاره دیگر نیز دریافت شده است که به احتمال زیاد از غبار اطراف ستاره تابیده شده است.
بخش دشوار کار به دست آوردن تصاویری فضایی است تا جزئیات بیشتری از این کمربندها مشاهده گردد. نمونه سازی های کوچک نشان داده است که کمربندهای کشف شده در 2 دسته قرار می گیرند: کمربندهای عریض، به پهنای بیش از 50 واحد نجومی؛ و کمربندهای باریک، با پهنای 20 تا 30 واحد نجومی همراه لایه تیز بیرونی. هر واحد نجومی فاصله متوسط بین زمین و خورشید (در حدود 150 میلیون کیلومتر) است.

کمربند کوییپر در اطراف منظومه شمسی از فاصله 30 واحد نجومی از خورشید آغاز شده و تا فاصله 50 واحد نجومی از آن ادامه می یابد.

Read Full Post »